مجید گیاهچی؛ کارگردان و عضو هیاتمدیره کانون کارگردانان تئاتر، در یک گفتگو با روابط عمومی شانزدهمین هفته بزرگداشت تئاتر، حضور آدل لاراکی را در ایران مثمرثمر برشمرد و گفت حضور اشخاصی چون آدل لاراکی در ایران میتواند باعث گسترش افق دید جامعه تئاتری ایران بشود.
به گزارش روابط عمومی شانزدهمین هفته بزرگداشت تئاتر، مجید گیاهچی در گفتگویی کوتاه از دستاوردهای حضور آدل لاراکی، برای تئاتر ایران سخن گفت.
شما در دو نشست آشنایی با سندیکای تئاتر آلمان شرکت داشتید و گزارش شما از یکی از نشستها در پایگاه خبری ایرانتئاتر منتشر شده است، حضور آدل لاراکی برای تئاتر ایران چه منافعی را به همراه میآورد؟
اجازه بدهید در ابتدا و پیش از پاسخ به پرسش شما بگویم، علیرغم رشد و حتی شاید بتوان گفت از جهاتی جهش در برگزاری برنامههای این دوره از هفته گرامیداشت تئاتر، متاسفانه جدا از عدمتوجه لازم به تناسب بودجه، نیروی انسانی و مخاطب ممکن و دراختیار با گسترش برنامههای پیشبینی شده، دیگر تمهیدات، بسترسازیها و هماهنگیهای لازم هم دچار نقص بود، که البته میتوان امید داشت که با تجربیات بهدستآمدهی تازه در این دوره، در دورههای بعد برطرف بشود.
از جمله بهنظرم زمانبندی و برنامهریزی مناسبی با هماهنگیهای ضروری و لازم، برای حضور آقایان آدل لاراکی و محمدعلی بهبودی در ایران، صورت نگرفته بود.
اساساً همزمانی برگزاری هفته بزرگداشت تئاتر، با جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران یا حتی برنامهی نهچندان در ارتباط مستقیمی مثل نمایشگاه بینالمللی کتاب، آن هم در کشوری که در تمام سال رویدادهای تئاتری اینچنین، در آن اندکشمار است، تصمیم غلطی بود و میشد با پیشبینی و انجام هماهنگیهای لازم، زمان برگزاری یکی از این دو رویداد را یک هفته جلوتر یا عقبتر تنظیم کرد، از طرف دیگر پیشبینی برگزاری همزمان چند برنامه در روز، در یک و چند محل، آن هم در شرایطی که همزمان و بهغیر از جشنوارهی دانشجویی یا نمایشگاه کتاب، در تمام سالنها، اجرای تئاتر بر صحنه است و هنرمندان و علاقمندان فراوانی را به خود مشغول کرده و از طرف دیگر شناختی که از رفتارها و تعاملات جامعهی تئاتر ایران وجود دارد و البته مزید شدن شرایط نابسامان اقتصادی و معیشتی و ... ایجاب میکرد که برای برگزاری مناسبتر و موثرتر یکایک برنامهها، توجه و پیشبینی متمرکز و دقیقتری انجام بشود.
چرا که در غیر این صورت، ممکن است با شائبهی ساماندهی فعالیت کمّی و آماری و فاقد اثر، روبهرو بشویم.
البته شاید هم استدلال و اتکای برگزارکنندگان، حساب باز کردن روی فعالیتهای داوطلبانه و مشارکت اعضای خانه و یا هنرمندان و علاقمندان به تئاتر بود، که متاسفانه هر روز نه در جهت بهبود، که در مسیر معکوس، در حال گسترش و بروز است، که بررسی دلایلش خارج از حوصلهی این گفتگوست.
به هر تقدیر در چند نشستی که مستقیماً حضور داشتم و یا گزارش فیلم و عکسشان را دیدم، چنین مشکلی بهشدت نمود داشت.
در مورد نشست آقایان آدل لاراکی و محمدعلی بهبودی، از جهاتی و با توجه به هزینههای انجامشده برای ایجاد امکان این حضور و در نسبت غیرقابل دسترستر بودنِ بیشتر این میهمانان، این نقص، نمود جدیتری داشت.
حضور بسیار معدود اشخاص و عدمحضور مسئولان و فعالان صنفی، مدیران دولتی و غیردولتی تئاتر کشور، مدیران تماشاخانههای دولتی و خصوصی، خبرنگاران و رسانههای تئاتری و ... از میزان بهرهگیری از این حضور مغتنم، کاست.
آلمان یکی از موفقترین، گستردهترین و پیشرفتهترین سیستمهای مدیریتی و سندیکایی در تمام جهان است و گمان میکنم میشد از حضور معاون سندیکای سراسری تئاتر آلمان که برخلاف حضور بسیاری از هنرمندانِ دیگر کشورها، اطلاعات کافی و دقیقی در مورد فعالیتهای تئاتر در آن کشور داشت، با مترجم و همراهی، که خود آشنایی و فعالیت سندیکایی و حرفهای قابلملاحظهای دارد، که در رسایی ارتباط کاملاً تاثیرگذار است، بهرهی بیشتری برد.
بگذریم، یکی از دستاوردهای این حضور ارائهی اطلاعات آماری دقیق بود، که بهخصوص در بخش تئاتر دولتی آلمان، تا ارائهی جزئیات مهم آماری، پیش رفت و علاوه بر ارائهی چشمانداز روشنی از فعالیتهای تئاتر در آلمان، بار دیگر خلأ عظیم و غیرقابلتوجیه عدموجود آمار و اطلاعات در تئاتر ایران و اهمیت مبنایی و خارقالعادهاش در هر نوع برنامهریزی علمی و استراتژیک را یادآوری و گوشزد میکرد.
مجید گیاهچی افزود که حضور اشخاصی چون آدل لاراکی در ایران میتواند باعث گسترش افق دید جامعه تئاتری ایران بشود و اهداف و عناوین و چشماندازهای تازهای را پیش روی حرکت رو به گسترش جامعه و تئاتر جوان ایران، بگشاید.
علاوه بر اینکه اگر مطابق چند سند ملی تنظیمشده برای توسعهی کشور، قرار است بهسمت جایگاه ممتازی در منطقه حرکت کنیم، یکی از الزامات اولیهی کسب چنین جایگاهی، توسعهی فرهنگی- هنری است، که تئاتر بهدلایل برخی ویژگیهای انحصاری، در تحقق چنین جایگاهی، نقشی ممتاز ایفا میکند.
اکنون ما آمار و اطلاعاتی داریم که علاوه بر ایجاد امکان بیشتر برای هدفگذاریهای مناسبتر، در تمام چانهزنیها و مذاکرات با سیاستمداران و تصمیمگیرندگان، میتواند پیشبرنده بوده، یاریگر تئاتر ایران باشد.
بهعنوان آخرین سؤال اینکه در این جلسات، آدل لاراکی به سؤالات بسیاری، پاسخ داد، در صورت حضور دوباره او در ایران، چه موضوعاتی مغفول مانده است که باید به آنها پرداخته شود؟
قطعاً حضور دوبارهی این گروه منشأ اثراتی خواهد بود، اما نظر و ترجیح من آن است که اگر میتوان امکانات و شرایطی فراهم کرد، از اعضای دیگر سندیکاهای تئاتری، چون کشورهای فرانسه و ایتالیا و انگلستان، یا کشورهای آسیایی مثل چین، ژاپن، کره یا هندوستان و حتی کشورهای همسایه چون ترکیه و ... دعوت شود تا بتوان با تئاتر در آن کشورها هم آشنا شده، از تجربیات آنها بهره برد و در جمعبندی نهایی برای آداپته و بومی کردن این تجربیات، با استفاده از تدابیر یا آزمون و خطاهای انجامشده توسط آنها، ساز و کارهای قابل قبولتری برای تئاتر و خانه تئاتر، پیدا کرد.
بنابراین هر چند میشد بیش از این از حضور آقایان لاراکی و بهبودی بهره برد، اما در نسبت با بیاطلاعی کامل ما نسبت به دیگر سیستمهای تئاتری، شاید اطلاعات ارائهشده از طرف این آقایان در این مرحله کافی بهنظر برسد و باید همانطور که آنها، دید جامعه تئاتر را نسبت به بخشی از بینش و روشها در جامعه و تئاتر آلمان گسترش دادند، این فرصت برای دیگر سندیکاها و کشورها هم فراهم بشود و جامعه تئاتر ایران با بینش سندیکایی تئاتر در اقصی نقاط جهان آشنا شده و افقهای دید بهتر و وسیعتر و راهها و مسیرها و مدخلهای متعددتری برای تصمیمسازیها پیدا کند.
شانزدهمین دوره «هفته بزرگداشت تئاتر»، به دبیری محمودرضا رحیمی و با حمایت مالی بانک گردشگری از هفتم تا پانزدهم اردیبهشت ماه سال جاری برپاست.